ناامیدی زنان افغانستان از سیاستهای ترامپ پس از پیروزی در انتخابات
با اعلام پیروزی دوباره دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برای بسیاری از زنان افغانستان که در سالهای اخیر در میان سختیها و محدودیتهای طالبان زندگی کردهاند، موجی از ناامیدی و نگرانی پدید آمده است. این زنان که چشمانتظار حمایت بینالمللی و فشار سیاسی بر طالبان برای احقاق حقوق اولیهشان بودند، اکنون در سایه ریاست جمهوری ترامپ امید کمتری به بهبود شرایط خود میبینند.
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود با طالبان به توافقی دست یافت که به خروج سریع نیروهای آمریکایی از افغانستان منجر شد و قدرت را برای طالبان فراهم کرد تا کشور را بار دیگر تحت کنترل خود درآورند. این توافق که در نهایت به خروج کامل نظامی در دوران ریاست جمهوری جو بایدن منجر شد، ضربه بزرگی به دستاوردهای زنان افغان در حوزههایی چون آموزش، اشتغال، و آزادیهای فردی زد. این خروج، بسیاری از زنان را از امکان دستیابی به حقوق اولیهشان محروم کرد و فضای تاریکی برای زنان و دختران افغانستان ایجاد نمود.
اکنون، با بازگشت ترامپ به قدرت، ترس از آن وجود دارد که سیاستهای غیرمداخلهجویانهای که او پیشتر در پیش گرفته بود، با تمرکز بیشتری دنبال شود و دست طالبان برای اعمال محدودیتها بر زندگی زنان افغان بازتر شود. زنانی که دو دهه گذشته با پشتکار فراوان در زمینه تحصیل، کار و مشارکت اجتماعی تلاش کرده بودند، حالا میترسند که این تلاشها به خاطر اولویتهای استراتژیک ترامپ و بیتوجهیاش به حقوق بشر بهکلی به فراموشی سپرده شود.
از نظر بسیاری از زنان افغان، ترامپ بیش از آنکه به فکر حقوق بشر و بهبود شرایط زندگی زنان باشد، بر منافع امنیتی آمریکا تمرکز دارد. اگرچه او احتمالاً به طالبان بهعنوان بخشی از سیاست منطقهای خود نگاه میکند تا بتواند تهدیدهای امنیتی در منطقه را کاهش دهد، اما این سیاستها میتواند به زیان زنان افغان تمام شود. انتظار میرود ترامپ با رویکردی مشابه گذشته، به طالبان کمکهای مالی کند و از آنها بخواهد که منطقه را تحت کنترل داشته باشند، بیآنکه نگران حقوق و آزادیهای مردم افغانستان، بهویژه زنان، باشد. این رویکرد، نه تنها به زنان امیدی برای بهبود وضعیتشان نمیبخشد، بلکه آنها را به ناامیدی و انزوا میکشاند.
کمکهای مالی احتمالی که ترامپ برای تأمین امنیت به طالبان ارسال میکند، شاید بتواند مانع تهدیدهای تروریستی در مرزهای منطقه شود، اما برای زنان افغانستان تنها به معنای افزایش قدرت طالبان و ادامه فشارها خواهد بود. برای زنانی که هنوز در آرزوی دسترسی به آموزش، حق کار، و حضور در جامعه هستند، این وضعیت تنها به معنی از دست رفتن بیشتر حقوقشان است. به نظر میرسد سیاست ترامپ بهجای حمایت از حقوق بشر و دفاع از زندگی زنان، به تأمین منافع خود و حفظ امنیت داخلی آمریکا متمرکز است و این نگرانی را برای زنان افغان ایجاد کرده که حمایت بینالمللی را برای دفاع از حقوق خود از دست بدهند.
دخترانی که از تحصیل بازماندهاند و زنانی که مجبور به ترک شغل خود شدهاند، اکنون خود را در وضعیتی میبینند که شاید هیچ حمایتی از سوی ایالات متحده برای بهبود اوضاعشان وجود نداشته باشد. آنها با مشاهده بیتوجهی و سکوت احتمالی آمریکا، احساس میکنند که جهان صدای آنها را نمیشنود و رنجهایشان نادیده گرفته میشود. این زنان که روزگاری با حمایتهای بینالمللی به دستاوردهایی چون تحصیلات، مشارکت اجتماعی، و حقوق شخصی دست یافته بودند، اکنون ناامید از بازگشت به عقب و محدودیتهای سختتر شدهاند.
این ناامیدی تنها به فقدان حقوق و آزادیهای فردی محدود نمیشود؛ بلکه آنها از آیندهای هراس دارند که در آن فرزندانشان نیز از حقوق انسانی خود محروم شوند. آنها نگراناند که دختران جوانی که اکنون به دنبال تحصیل و آموزش هستند، در سایه بیتوجهی آمریکا و قدرتیابی طالبان، به زندگی در سایه و انزوای تحمیلی وادار شوند. اگر ترامپ بخواهد کمکهای مالی و پشتیبانی خود را بدون قید و شرط در اختیار طالبان قرار دهد، این به معنای آن خواهد بود که زنان افغانستان هیچ فرصتی برای تغییر نخواهند داشت و طالبان بهراحتی به سیاستهای سرکوبگرانه خود ادامه خواهد داد.
سازمانهای حقوق بشری و نهادهای مدنی نیز که در گذشته با حمایت مالی و سیاسی ایالات متحده در افغانستان فعالیت میکردند، ممکن است با بازگشت ترامپ به قدرت، بودجه و منابع خود را از دست بدهند. این سازمانها که در زمینه حقوق زنان و بهبود شرایط زندگی آنان در جامعه فعالیت میکردند، اکنون با خطر تعطیلی و کاهش تأثیرگذاری مواجهاند و زنان افغان این را بهنوعی پایان امید به تغییرات مثبت تلقی میکنند. آنها نگراناند که این سازمانها که زمانی پناهگاه و حامی حقوق آنان بودند، اکنون بیاثر شده و جای خود را به سکوت بدهند.
برای بسیاری از زنان افغانستان، پیروزی ترامپ و سیاستهای احتمالی او به منزله پشت کردن به آرمانهایی است که در دو دهه گذشته برای آنها مبارزه کردهاند. آنها این دوران را به چشم فصلی از خاموشی و ناامیدی میبینند و انتظار دارند که صدایشان بار دیگر در سکوت جهانیان گم شود. زنانی که روزگاری آرزوهای بزرگی برای آینده خود داشتند، اکنون با ترس و تردید به آینده مینگرند و احساس میکنند که سیاستهای ترامپ تنها آنها را به سوی ناامیدی و محدودیت بیشتر سوق میدهد.
این شرایط برای زنانی که همواره در دل آرزوهایی برای رشد و پیشرفت داشتهاند، به معنای خاموش شدن رویاهایشان و از دست دادن امیدهاست. پیروزی ترامپ برای آنها تنها یادآور سختیهایی است که به دنبال خروج آمریکا و بازگشت طالبان به قدرت، زندگیشان را فرا گرفت. حالا، با این ناامیدی تازه، آنها چشم به روزهایی دوختهاند که شاید جهان بار دیگر صدای آنها را بشنود و به آرزوهایشان پاسخ دهد.
نظرات
ارسال یک نظر