آیا این شب سیه را پایان خواهد بود؟

شب است و ستاره ها چون چشم گرگ های گرسنه .در آسمان می‌درخشند می‌خواهم با ستاره هاسخن بگویم؛ آیا این شب سیه را پایان خواهد بود؟؟ .دیگر این خود نیستم که راه می‌روم نیرویی است که از پشت مرا به سوی .خود می‌راند چندی است که دلم آرام نمی‌گیرد: «گمان می‌کنم که این راه هیچ‌گاه به پایان نخواهد رسید» پس از سال ها این نخستین باری است که گام بر خاک این شهر میگذارم مردم همان مردم خسته و غمگینی‌اند و شهر همان شهر تنها و گرد گرفته هیچ فرقی نکرده انگار همین دیروز بود

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

افغانستان در زنجیر جهل؛ وقتی طالبان با آگاهی می‌جنگند

یک مرز، دو جهان: زن بودن در آن‌سو آزادی، در اینسو اسارت

درد مشترک، صدای خاموش ما